بیع
عبارتست از تملیک عین به عوض معلوم (ماده ۳۳۸ ق.م)
مضاربه
عقدی است که به موجب آن احد متعاملین سرمایه میدهد با قید اینکه طرف دیگر با آن تجارت کرده و در سود آن شریک باشند.صاحب سرمایه مالک و عامل، مضارب نامیده می شود.(ماده۵۴۶ ق .م)
وکالت
عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین طرف دیگر را برای انجام امری نایب خود نماید.( ماده ۶۵۶ ق .م)
کفالت
عقدی است که به موحب آن احد طرفین در مقابل طرف دیگر احضار شخص ثانی را تعهد میکند. متعهد را کفیل و شخص ثالث را مکفول و طرف دیگر را مکفول له میگویند.(ماده ۷۳۴ ق.م)
معاوضه
عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین مالی میدهد به عوض مال دیگر که از طرف دیگر اخذ میکند بدون ملاحظه اینکه یکی از عوضین مبیع و دیگری ثمن باشد.( ماده ۴۶۴ ق .م)
ودیعه
عقدی است که به موجب آن یک نفر مال خود را به دیگری میسپارد برای آنکه آن را مجانا نگه دارد .ودیعه گذار ،مودع و ودیعه گر را مستودع یا امن میگویند.( ماده ۶۰۷ ق .م )
عقد ضمان
عبارتست از اینکه شخصی مالی را که بر ذمه دیگری است به عهده بگیرد .متعهد را ضامن طرف دیگر را مضمون له و شخص ثالث را مضمون عنه یا مدیون اصلی می گویند.(ماده ۶۸۴ ق .م)
رهن
عقدی است که به موجب آن مدیون مالی را برای وثیقه به داین می دهد .رهن دهنده را راهن و طرف دیگر را مرتهن میگویند .(ماده ۷۷۱ ق .م)
اجاره
عقدے است که به موجب آن مستاجر مالک منافع عین مستاجر میشود. اجاره دهنده را موجر و اجاره کننده را مستاجر و مورد اجاره را عین مستاجره می گویند.(ماده ۴۶۶ ق.م)
مساقات
معامله ایست که بین صاحب درخواست و امثال آن با عامل در مقابل در مقابل حصه مشاع معین از ثمره واقع می شود و ثمره اعم است از میوه و برگ گل و غیر آن.
جعاله
عبارتست از التزام شخصی به اداء اجرت معلوم در مقابل عملی اعم از اینکه طرف معین باشد یا غیر معین. (۵۶۱ ق .م)
عاریه
عقدی است که به موجب آن احد طرفین به طرف دیگر اجازه می دهد که از عین مال او مجانا منتفع شود .عاریه دهنده را معیر و عاریه گیرنده را مستعمر گویند.(ماده ۹۳۵ ق.م)
شرکت
عبارتست از اجتماع حقوق مالڪین متعدد در شئ واحد به نحو اشاعه (ماده۵۷۱ ق.م )
مزارعه
عقدی است که به موجب آن احد طرفین زمینی را برای مدت معینی به طرف دیگر میدهد که آن را زراعت کرده و حاصل را تقسیم کند.(ماده ۱۸۵قانون ق .م)
قرض
عقدی است که به موجب آن احد طرفین نقدار معینی از مال خود را به طرف دیگر تملیک میکند که طرف مزبور مثل آن را از حیث مقدار و جنس و وصف رد نماید. ودر صورت رد تَعَذر رد مثل قیمت یوم الرَد را بدهد.(ماده ۶۴۸ ق.م)
حواله
عقدی است که به موجب آن طلب شخصی از ذمه مدیون به ذمه شخص ثالث منتقل میگردد. مدیون را محیل ،طلبکار را محتال، شخص ثالث را محال علیه می گویند.(ماده ۷۲۴ ق.م)
هِبه
عقدی است که به موجب آن یک نفر مالی را مجانا به کس دیگری تملیک میکند. تملیک کننده را واهب ،طرف دیگر را متهب مالی را که مورد هبه است ،عین موهوبه می گویند.(ماده ۷۹۵ ق .م)