توجه شما را به این مقاله با موضوعیت قانون هبه چیست ؟ جلب میکنم. در لغت قانون هبه به معنی بخشش و هدیه است و در قانون مدنی قانون هبه به عقدی گفته میشود که شخصی مال خود را مجانی و با رضایت کامل به فرد دیگر تملیک میکند. در عقد هبه فرد باید برای تصرف در مال خود اهلیت داشته باشد یعنی علاوه بر اهلیت معامله، شخص نباید ورشکسته باشد و یا در مالی تصرف کند که وثیقهی طلب خاصی است. بر طبق قانون مدنی عقد هبه مشروط به قبول متهب و قبض مال توسط او است.
قبض مال توسط متهب از ارکان عقد هبه محسوب میشود. متهب علاوه بر قبول هبه باید مال موهوبه را از واهب تحویل بگیرد. اگر قبل از قبض، واهب یا متهب (کسی که مال به ملکیت او در میآید.) فوت کند هبه باطل است زیرا هیچ قبضی صورت نگرفته و در نتیجه انتقال مالکیت اتفاق نیفتاده است. قبض موهوبه (مالی که مورد هبه است.) باید با اذن واهب (تملیک کننده) صورت گیرد در نتیجه فوت و یا حجر واهب پیش از قبض موهوبه توسط متهب، مانع انعقاد هبه میشود. در مقابل حجر متهب اثری بر بر وقوع هبه ندارد زیرا قبض مال میتواند توسط ولی متهب انجام پذیرد.
شرایط قانونی قانون هبه چیست؟
برای صحیح واقع شدن عقد هبه یک سری قوانین و مقرارت بایستی رعایت شود که در زیر به آنها اشاره میکنیم:
1-شخص زمانی می تواند مال خود را به دیگری هبه کند که دارای اهلیت باشد. یعنی کودک، سفیهودیوانهنباشد.
2-شخص فقط میتواند مالی که در مالکیت خودش است را هبه کند.
3-هبه زمانی واقع می شود که متهب، هبه را قبول کند و مالی که به او هبه شده است را قبض کند. قبض هم میتواند توسط شخص متهب انجام شود و هم از طریق وکیل او. اگر مالی به کودک، دیوانه یا سفیه هبه شود قبض باید از طریق ولی او انجام گردد. علاوه بر این موارد قبض توسط متهب باید بااجازهواهبانجامشود.
4-اگر مالی که به متهب بخشیده شده است در تصرف او باشد نیاز به قبض مجدد او نخواهد بود.
ابطال قانون هبه چیست؟
با در نظر گرفتن قوانین و مقررات موجود امکان ابطال قانون هبه با رعایت شرایطی خاص امکانپذیر است که در زیر به آنها اشاره میکنیم. ابطال قرارداد هبه به این صورت است که:
- زمانی که واهب اهلیت نداشته باشد مثلا مجنون باشد، در صورت احراز جنون در زمان انجام هبه، عقد باطل خواهد شد.
- زمانی که احراز شود مالی که هبه شده متعلق به واهب نبوده است.
- اگر قبل از اینکه قبض و تصرف در مال موهوبه صورت گیرد واهب یا متهب فوت کنند، هبه باطل خواهد بود.
- زمانی که در هبه نامه جعل صورت گیرد در صورت احراز جعلیت هبه نامه باطل خواهد شد.
- زمانی که اثبات شود عقد قانون هبه صوری واقع شده است.
تفاوت هبه نامه رسمی و هبه نامه عادی چیست؟
در هبه نامه عادی، واهب بهصورت شفاهی یا در قالب یک نوشته عادی، مالی را به شخص متهب هدیه میکند، اما در هبه نامه رسمی که در دفاتر اسناد رسمی و به صورت یک سند رسمی مالی به شخص دیگر انتقال پیدا میکند. هبه نامه رسمی قابل شک و انکار نیست و هیچکدام از طرفین در صحت و اصالت این سند نمیتوانند خللی ایجاد کنند. اما در هبه نامه عادی، هر کدام از طرفین میتوانند اصالت آنرا زیر سوال ببرند و منکر شوند.
نمونه هبه نامه
نمونه هبه نامه ( قرارداد هبه یا بخشش):
واهب : خانم/آقای……..به شماره شناسنامه……صادره از……..به کدملی…….به نشانی
متهب : خانم/آقای……..به شماره شناسنامه……صادره از……..به کدملی………به نشانی
عین موهوبه : تمامی ششدانگ یک باب دکان به پلاک ثبتی….واقع در… و نیز کلیه حقوق مادی و عینی نسبت به حق کسب، پیشه یا تجارت و سرقفلی در شش دانگ مغازه مورد
عوض قرارداد : مبلغ یک هزار ریال که تماماً و نقداً به واهب تملیک گردیده با ا قرار
کلیه شرایط صحت هبه قطعی اعم از قبض و اقباض و صیغه به اظهار و غیره اجرا شده و طرفین ضمن العقد خارج لازم که به قرار عقد خارج لازم به طور شفاهی بین آنان منعقد گردیده، هرگونه ادعا و اعتراض بعدی احتمالی ولو به عنوان تضرر و غیره را از خود سلب و ساقط نمودند.
منافع عین موهوبه قبلاً به کسی واگذار نشده و متهب پس از رویت آن با وقوف کامل از محل وقوع ، حدود و مشخصات اقرار به تصرف و قبض عین موهوبه نمود.
رجوع از عقد قانون هبه
عقد قانون هبه را میتوان یک عقد جایز دانست. زیرا واهب میتواند از آن رجوع کند. با این وجود بر اساس ماده 80 قانون مدنی در برخی شرایط امکان رجوع وجود ندارد. در صورتیکه عین موهوبه ( یعنی مالی که هبه شده است ) از بین رفته باشد، متهب ، پدر و مادر یا اولاد واهب باشند، هبه از نوع هبه معوض بوده باشد و عوض هبه هم دریافت شده باشد، مال هدیه شده از مالکیت هبه گیرنده خارج باشد و به دیگری تعلق گرفته باشد و در صورتیکه در مال هبه شده تغییراتی حاصل شده باشد دیگر نمیتوان از هبه رجوع کرد.
اگر هبه دارای سند رسمی باشد، واهب بدون نیاز به اثبات آن میتواند درخواست رجوع از هبه را در دادگاه مطرح کند. اما اگر هبه به صورت غیررسمی باشد واهب ابتدا باید انعقاد عقد هبه را ثابت کند و پس از آن درخواست رجوع کند. با رجوع از هبه مال به واهب باز میگردد و اگر آسیبی به مال وارد شده باشد متهب ضامن نیست و واهب نمیتواند از او درخواست خسارت کند. اگر مال منافعی داشته باشد، پس از رجوع، منافع متصله متعلق به واهب و منافع منفصله متعلق به متهب خواهد بود.
نتیجه گیری
با توجه به مطالب گفته شده، متوجه میشویم که عقد هبه دارای یک جایگاه مهم و مستحکم در قانون مدنی است و اکثر حقوقدانان به تفصیل در مورد آن به گفتگو پرداختهاند. امروزه در بسیاری از دعاوی حقوقی شاهد اختلاف نظراتی در مورد شرایط خاص عقد قانون هبه هستیم که نیازمند توضیح و تبیین بیشتر شرایط این عقد است.