حقوق و قضا هم مثل هر علم و تخصصی دارای اصطلاحات مختص به خود می باشد که به آن اصطلاحات حقوقی میگویند و آشنایی اولیه با آن الزامی است.
علم حقوق نیز، به دلیل کاربردی بودن و البته حساسیت بیشتری که برای افراد دارد، دارای اصطلاحات بسیاری است که در صورت آشنا نبودن با هر یک، در مواقع درگیری و گرفتاری های حقوقی و قضایی، باعث ایجاد سردرگمی افراد می شود.
به همین منظور تسلط به برخی اصطلاحات حقوقی و قضایی، می تواند تا حد بسیاری در تسریع و تسهیل روند پرونده های حقوقی شخص موثر واقع شود.
در نظر داشته باشید، ممکن است به دلیل اینکه برخی از این اصطلاحات قضایی به زبان عربی هستند و در زبان روزمره مورد استفاده قرار نمی گیرند، برای افراد پیچیدگی هایی را به همراه داشته باشد.
با این وجود لازم است تا برای رسیدگی به یک پرونده در یک مرجع کیفری، همچون از دادسرا و دادگاه، افراد بتوانند ادعای خود را مطابق با تشریفات قانونی و به زبان درست و اصولی، بیان نماید.
به دلیل اهمیت آگاهی افراد از اصطلاحات حقوقی و قضایی، در مقاله پیش رو سعی داریم تا با معرفی برخی از این واژگان تخصصی و اصطلاحات کاربردی، شما عزیزان را با برخی از مفاهیم اولیه حقوقی آشنا کنیم.
دادخواست چیست؟
مطابق با ماده 48 قانون آیین دادرسی مدنی، آغاز بررسی و پیگیری در دعاوی حقوقی، نیازمند تنظیم و ارسال دادخواست است.
دادخواست، یک فرم چاپی از پیش تعیین شده است که با تکمیل آن، اقامه دعوا صورت می گیرد.
برای نگارش و ارائه دادخواست، رعایت موارد بسیاری دارای اهمیت است. چرا که در صورت سهل انگاری در تنظیم دادخواست، قرار رد دادخواست صادر شده و عدم رسیدگی به پرونده را به همراه خواهد داشت.
شخص خواهان و یا وکیل وی مجاز میباشند، تا این فرم را تکمیل نمایند و از این بابت منع قانونی وجود ندارد.
شکوائیه چیست؟
شکواییه، یک فرم مخصوص است که شکل ظاهری آن، توسط قوه قضاییه مشخص شده است. به همین ترتیب شاکی پرونده کیفری در نخستین اقدام برای طرح شکایت، وظیفه دارد تا با نوشتن متن شکایت نامه و ارسال آن، نسبت به طرح شکایت کیفری در مرجع صالح کیفری اقدام کند.
در شکواییه، ذکر مواردی همچون: اطلاعات شاکی و مشتکی عنه، عنوان جرم، محل وقوع جرم و غیره الزامی است. این فرم بوسیله دفتر خدمات قضایی، برای دادسرا یا دادگاه فرستاده خواهد شد.
شکایت کیفری به چه معناست؟
در زمان وقوع جرم و در شرایطی که شاکی از دادگاه تقاضای رسیدگی به جرم و مجازات مجرم را دارد، می بایست نسبت به طرح شکایت کیفری اقدام نماید. به همین ترتیب می تواند با به همراه داشتن مدارک لازم، و مراجعه به دفاتر خدمات الکترونیک قضایی، شکواییه خود را ثبت کند.
پس از این مرحله، شکواییه بر حسب موضوع، به دادسرا یا دادگاه صالح ارسال خواهد شد و تحقیقات و رسیدگی مقدماتی صورت می گیرد.
بنابراین شکایت کیفری، به روندی گفته می شود که شاکی یا شخص متضرر از جرم، پشت سر می گذارد، تا مقام صالح نسبت به نوع جرم، که می تواند دادگاه یا دادسرا باشد، آن را مورد پیگیری قرار داده و حکم مجازات مربوطه را صادر کند.
دادگاه بدوی چه زمانی تشکیل می شود؟
کلیه دادگاه ها وظیفه دارند در مورد هر دعوا به طور خاص حکم صادر نمایند، نه به شکل کلی و عام.
یکی از دادگاه هایی که صلاحیت رسیدگی به دعاوی حقوقی و کیفری را بر عهده دارد دادگاه بدوی است. لذا در مواقعی که شخصی خواستار طرح دعوی در دادگاه عمومی و حقوقی است، در این دادگاه طرح دعوی کرده و مجاز نمی باشد تا از گذراندن این سلسله مراتب خودداری کرده و متقاضی طرح دعوی در مراجع بعدی باشد.
بنابراین دادگاه بدوی، که دادگاه ابتدایی نیز نامیده می شود، صلاحیت رسیدگی ابتدایی دعوی حقوقی یا کیفری در دادگاه عمومی را بر عهده دارد. صلاحیت و ساختار دادگاه عمومی از شعب دادگاه بدوی و دادگاه تجدید نظر تشکیل شده است.
اعاده دادرسی چه زمانی صورت می گیرد؟
یکی از مواردی که در زمان صدور حکم قطعی می بایست در نظر داشت، این مورد است که اجازه درخواست رسیدگی مجدد برای آن وجود ندارد، و به آن اعتبار امر مختومه یا اعتبار امر قضاوت شده، گفته می شود.
با این وجود، با استناد به قانون آیین دادرسی مدنی و قانون آیین دادرسی کیفری، شیوه ای به منظور اعتراض به رای قطعی دادگاه ها، در نظر گرفته شده است که به آن، اعاده دادرسی می گویند.
بنابراین اعاده دادرسی، یکی از راه های اعتراض به حکم قطعی صادر شده از جانب دادگاه است. لذا محکوم علیه حکم، در صورت برقراری شرایطی، حق دارد تا از دادگاه، درخواست کند برای بار دوم، پرونده را مورد بررسی قرار داده و در صورت وجود اعاده دادرسی، نسبت به صدور حکم جدید اقدام نماید.
بررسی اصطلاحات کاربردی حقوقی
در این بخش از مقاله قصد داریم تا با تعریف مفاهیم و اصطلاحات حقوقی رایج اطلاعات مفیدی را در اختیار خوانندگان قرار دهیم.
آیین دادرسی:
کلیه قوانین و مقررات مرتبط با سازمان قضایی و صلاحیت ذاتی و نسبی دادگاه ها، و روند اصولی که می بایست از جانب طرفین دعوی در مواقع مراجعه به دادگاهها، و از جانب قاضی و افراد وابسته به تشکیلات قضایی از زمان طرح دعوی تا پایان آن و صدور حکم رعایت شود.
ابراء:
ابراء که یک اصطلاح حقوقی و فقهی به شمار می آید، به ساقط کردن حقی است که انسان بر ذمه دیگری دارد. محدوده این اصطلاح از اسقاط محدودتر است و از آن در مواردی همچون: تجارت، کفالت، وصیت، ضمان، حواله، رهن، صلح، اجاره، و نکاح و … استفاده می شود.
اتلاف کیفری:
اتلاف کیفری نیز یکی دیگر از اصطلاحات رایج در حقوق جزاست. این اصطلاح به معنای تجاوز عمدی به مال دیگری به شکل: تخریب، سوزاندن و از بین بردن می باشد.
اجتماع اسباب:
یکی از مباحث مهم در حقوق جزا و فقه به اجتماع اسباب مربوط می شود. در زمان وقوع خسارت عوامل بسیاری به شکل مباشر یا سبب موثر خواهند بود. اگر علت خاصی در وقوع یک حادثه موثر باشد، همان سبب ضامن خواهد بود. و در صورتیکه اسباب مختلف به شکل برابر و در عرض یکدیگر تاثیرگذار باشند، حالت اشتراک در تسبیب به وجود می آید. لذا در ضمان مشترک خواهند بود. اما وقتی اسباب، متعدد و در طول هم موثر باشند، اجتماع اسباب محسوب می شود.
اجرای حدود:
اجرای حدود نیز یکی از اصطلاحات متداول حقوق جزا است. حد به مجازاتی می گویند که نوع، مقدار و کیفیت آن در شرع مشخص باشد.
حکم غیابی:
در صورتیکه خوانده یا وکیل یا همان نماینده قانونی وی در هیچ کدام از جلسات دادگاه حضور نداشته باشد و کتبا نیز دفاع نکرده باشند، همچنین اخطاریه و یا ابلاغ واقعی به خوانده نشده باشد، در این شرایط حکم دادگاه غیابی خواهد بود .
اصل برائت کیفری:
این اصطلاح به معنای مجرم نبودن افراد تا هنگام اثبات خلاف آن است. بنابراین اصل برائت کیفری در روند تحقیقات اولیه پلیس و نیروی انتظامی، تعقیب و کشف جرم در دادسرا و در نهایت صدور حکم، انجام می گیرد.
اعاده حیثیت:
اعاده حیثیت یا همان ادعای شرف، به این معناست که شخصی به هر شکل امری غیر واقع را به دیگری نسبت داده، و این اقدام پایمال شدن حقوق وی (چه مادی و چه معنوی) را به دنبال داشته باشد. به همین ترتیب بر اساس قانون برای این شخص حقی برای اعاده حقوق پایمال شده در نظر گرفته شده است تا به سبب آن بتواند آثار جرم انگاری یا محکومیت خود را برطرف نماید.
اَرش:
دیه غیر مقدر، ارش نامیده می شود که مقدار آن از نظر نوع و حدود جنایت و تأثیر آن بر سلامت مجنی علیه و مقدار خسارت صورت گرفته و با توجه به دیه تعیین شده و با نظر پزشکی قانونی مشخص می شود.
انحصار وراثت:
این اصطلاح به معنای مشخص کردن تکلیف میراث شخصی پس از مرگ است. پیگیری این موضوع از جانب مرجع قانونی و با در نظر داشتن تشریفات خاصی در قانون انجام می گیرد که به آن «انحصار وراثت» گفته می شود.
ترک فعل:
ترک فعل به معنای جرمی است که مطابق با آن شخصی از انجام وظیفه قانونی خود، سرپیچی کند.
تصرف عدوانی:
معنای اصطلاح تصرف عدوانی و یا تصرف من غیر حق، این است که شخصی بدون رضایت شخص اول، دارایی وی را تصرف کرده و از آن بهره برداری کند.
جرایم ثبتی:
اصطلاح جرایم ثبتی به اقدام مجرمانه ای اشاره دارد که طی روند عملیات ثبتی و یا بعد از آن، با نقض قوانین و مقررات پیرامون ثبت اسناد و املاک واقع شود.
جرایم سایبری:
این موضوع در حقوق جزا مطرح می شود و به جرایمی اشاره دارد که در محیطی غیرفیزیکی علیه فناوری اطلاعات به صورت شبیه سازی و مجازی سازی صورت می گیرد.
جعل و تزویر:
این اصطلاح حقوقی نیز به معنای ایجاد هر چیز همچون: سند، نوشته، مهر به یکی از راه هایی است که برخلاف واقعیت و به ضرر شخص دیگری باشد.
خسارات دادرسی:
این اصطلاح مربوط به هزینه هایی است که طرفین دعوا به منظور اقامه دعوا و یا دفاع از آن، ملزم به پرداخت آن هستند. بطوریکه بدون پرداخت این هزینه ها، رسیدگی به دعوا امکان پذیر نیست.
مرور زمان کیفری:
به مدت زمانی اشاره دارد که بعد از پایان آن، اعلام شکایت، تعقیب و تحقیق و رسیدگی به دعوای عمومی و به دنبال آن صدور حکم و مجازات مجرم امکان پذیر نمی باشد.
منازعه:
منازعه به جرمی اشاره دارد که تحقق آن مشروط به درگیر شدن و ضرب و شتم بوده و در گرو وقوع جرایم دیگری علیه تمامیت جسمانی است. از این نظر می بایست آن را جرمی وابسته در نظر گرفت.